جنگ ، جنگ تا ...
اين روزها يكي از اصلي ترين ØرÙ�هاي رسانه ها جنگ است . در هر سايت خبري لينك War on terror را مي شود ديد.با تهديدات Øمله اتمي Øالا موضوع كمي نغيير كرده ØŒ چيزي كه هيچوقت تغيير نمي كند آثار جنگ است : مرگ ØŒ ويراني ØŒ آوارگي ... اما براي دولتمردان Ú†Ù‡ اهميتي دارد؟
چيزي كه هيچوقت Ù†Ù�هميدم اين است كه چرا آدمها براي ØÙ„ مشكلاتشان هميشه راØت ترين را انتخاب مي كنند؟ كشتن همديگر ØŒ راستي تا كي بايد سرنوشت ما را موشكها ØŒ بمبها، Ùˆ تانكها Ùˆ تÙ�نگها مشخص كنند؟ تا كي قرار است صداي انÙ�جار آرامش ما را برهم بزند؟ تا كي قرار است مادر ها در غم Ù�رزندان از دست رÙ�ته Ùˆ Ù�رزندان در غم والدين خود ناله كنند... اما هر Ú†Ù‡ Ù�كر مي كنم روزي را بياد نمي آورم كه آدمها با يكديگر درگير جنگ نبوده باشند ØŒ از همان ابتداي خلقت كه قابيل ØŒ هابيل را كشت وبذر جنگ Ùˆ كينه را در دل انسان كاشت ؛تا امروز مدام انسانها جنگيده اند. تنها Ù�رق بشر مدرن اين است كه سلاØها مخرب تر شده اند ØŒ كشنده تر . Ùˆ بهمين ميزان شهوت او براي نابود كردن Ùˆ كشتن هم بيشتر شده. نمي دانم تا بØال به اين Ù�كر كرده ايد كه چرا اينهمه براي ساخت اسلØÙ‡ هاي مرگبار هزينه مي شود؟ مگر آنچه پش از جنگ عايد دو طرÙ� مي شود چيست؟ آيا ارزش جان انسانها بيشتر است يا اهداÙ� پليد سياستمداراني كه جنگ را بپا مي كنند؟ دÙ�عه قبل Ú¯Ù�تم كه به نظر من هيچ موجودي درنده تر از انسان وجود ندارد. شما اينطور Ù�كر نمي كنيد؟ راستي چطور مي شود به جنگ طلبان Ù�هماند كه ما نياز به آرامش Ùˆ ØµÙ„Ø Ø¯Ø§Ø±ÙŠÙ… ....
Friday, March 15, 2002
Monday, March 11, 2002
براي همه كس و هيچكس
هرمان هسه كتابي دارد بنام «گرگ بيابان» ØŒ سرگذشت مردي است كه خود را بهمين نام مينامد. راستش داستان هسه بقول مترجم كتاب داستان رنج كشيدن هنرمند است. Øكايت آدمهاي امروز Ùˆ نوعي نقد Ùˆ ريشخند جامعه مدرن امروزي... اما « رساله گرگ بيابان» عنوان يك سري از مقالات از اميررازي است كه مدتي در مجله مورد علاقه من چاپ مي شد. از نظر رازي :“...گرگ بيابان الزاما يك درنده ÙˆØشي ددمنش نيست بلكه مي تواند Ø±ÙˆØ Ø³Ø±Ú¯Ø´ØªÙ‡ اي باشد كه به سايه امني پناه آورده است...“ منهم همان عنوان را براي اين وب لاگ انتخاب كردم.
نظر رازي درست است. گرگ بيابان Øتما نبايد درنده باشد.اگر راستش را بخواهيد من كه Ù�كر نمي كنم هيچ موجود درنده اي مانند انسان پيدا شود .چرايش را Øتما مي دانيد. اما هرچه هست گرگ مورد نظر ما درنده نيست...نمادي است از يك انسان تنها - ميدانيد، گرگها موجودات تنهايي هستند - انساني كه از مناسبات موجود خسته است Ùˆ بار غم بر دوشش سنگيني ميكند. رساله گرگ بيابان يادداشتهاي چنين گرگ بياباني است ... كه گهگاهي براي تنهايي خودش مي نويسد، بقول نيچه براي «همه كس Ùˆ هيچكس » مي نويسد تا كمي از بار رنج خود را كم كند...
هرمان هسه كتابي دارد بنام «گرگ بيابان» ØŒ سرگذشت مردي است كه خود را بهمين نام مينامد. راستش داستان هسه بقول مترجم كتاب داستان رنج كشيدن هنرمند است. Øكايت آدمهاي امروز Ùˆ نوعي نقد Ùˆ ريشخند جامعه مدرن امروزي... اما « رساله گرگ بيابان» عنوان يك سري از مقالات از اميررازي است كه مدتي در مجله مورد علاقه من چاپ مي شد. از نظر رازي :“...گرگ بيابان الزاما يك درنده ÙˆØشي ددمنش نيست بلكه مي تواند Ø±ÙˆØ Ø³Ø±Ú¯Ø´ØªÙ‡ اي باشد كه به سايه امني پناه آورده است...“ منهم همان عنوان را براي اين وب لاگ انتخاب كردم.
نظر رازي درست است. گرگ بيابان Øتما نبايد درنده باشد.اگر راستش را بخواهيد من كه Ù�كر نمي كنم هيچ موجود درنده اي مانند انسان پيدا شود .چرايش را Øتما مي دانيد. اما هرچه هست گرگ مورد نظر ما درنده نيست...نمادي است از يك انسان تنها - ميدانيد، گرگها موجودات تنهايي هستند - انساني كه از مناسبات موجود خسته است Ùˆ بار غم بر دوشش سنگيني ميكند. رساله گرگ بيابان يادداشتهاي چنين گرگ بياباني است ... كه گهگاهي براي تنهايي خودش مي نويسد، بقول نيچه براي «همه كس Ùˆ هيچكس » مي نويسد تا كمي از بار رنج خود را كم كند...
Subscribe to:
Posts (Atom)