Monday, April 22, 2002

از دروغ زشت و مشهور بزرگي نامش « آزادي » ...
دوست خوبم حميد در بخش نظرات ، نظر خود را راجع به مطلبي كه در مورد جنگ نوشته بودم ، آورده است. دوستان ديگر هم در آنمورد نظرات خود را گ�ته بودند. و من در تاييد آنهاست كه اين مطلب را مي نويسم.
راستش ما امروز در دنياي مدرن اسير يك غول بزرگ هستيم بنام تبليغات . اطرا� ما را انواع و اقسام رسانه ها از راديو و تلويزيون و اينترنت تا ماهواره و ... پر كرده اند. هر يك از آنها ا�كار و عقايد و حر�هايشان را در بلندگوهاي تبليغاتي خود در گوش ما �رو مي كنند. حجم عظيمي از برنامه هاي تلويزيون را اين تبليغات تشكيل مي دهند : از تبليغ پ�ك و چس �يل تا تبليغ مرام و مسلك اعتقادي . و در اين ميان ما مدام تحت حملات تبليغاتي اين گروه و آن گروه قرار مي گيريم. تبليغات زندگي ما را زير و رو كرده اند. هريك از ما بنا به سليقه به يك طر� متمايل مي شويم و طبيعتا كه هر يك از بوق هاي تبليغاتي �قط خود را به حق مي دانند و بس . بقيه را مي كوبند و ما در اين جنگ تبليغاتي اگر قرباني نباشيم ، حيران هستيم.
نتيجه اش؟ خوب ، مشخص است: دروغهاي بزرگي كه در گوش ما �رو كرده اند ، دروغهاي بزرگي از قبيل حقوق بشر ، عدالت ، آزادي ، انسان ، و ... كا�ي است كه به تلويزيون خودمان نگاه كنيم كه مدام اين �كر را به ما تزريق مي كنند كه آمريكا چنين و چنان است ، بعد رسانه هاي آمريكا بر عليه ما كه ايران چنين است و چنان.
حقيقت كدام است؟ حقيقت غالب طر�ي است كه قدرت و ن�وذ تبليغاتي بيشتري داشته باشد . و همانطور كه گ�تم ما در اين ميان قرباني هستيم. يا بايد دروغهاي بزرگي را كه به ما گ�ته اند باور كنيم يا مدام دنبال حقيقت باشيم كه نتيجه اش حيراني است در اين آش�ته بازار...
جنگ امروز يك ابزار است. ابزاري براي پيشبردن اهدا� پليد و غير پليد سياستمداران . ما خودمان هم جنگ را تجربه كرده ايم . ويراني را ديده ايم ، آوارگي را ، بد بختي را ، گرسنگي و قحطي را - اما همه نديده اند ، در همان زمان جنگ هم بودند كساني كه راحت زندگي مي كردند - همه اينها را ما تجربه كرده ايم و بيهوده جنگيدن را هم ديده ايم.
ما خودمان هم در حصار تبليغاتي داخلي اسير بوده ايم و چه دروغها كه به گوشمان نخوانده اند ، و دروغهاي تبليغاتي كه بخاطر آنها انسانهاي بيگناهي كه تنها گناهشان اعتقادشان بود به ورطه هولناك مرگ �رستاده شدند. دروغهايي از قبيل :« راه قدس از كربلا مي گذرد» جان هزاران انسان را كه اين را باور كرده بودند را گر�ت(1). بايد اين حقيقت تلخ را پذير�ت : « ما بيهوده جنگيديم .» �قط بخاطر دروغ هايي كه به گوشمان خواندند.
اگر خوب �كر كنيم چنين دروغهايي كم نيستند ، تا بوده چنين �ريبهايي هم بوده است. آخر بايد وسيله اي باشد كه كارهاي پليد را توجيه كند. تبليغات يعني همان �ريب ...
كيست كه نداند امروز صلح يك دروغ و �ريب است ، همانطور كه آزادي يك دروغ بزرگ است ، همانطور كه حقوق بشر ، آزادي بيان ، عدالت ، عدالت اجتماعي و ... دروغ هستند . سياستمداران ما و ديگر كشور ها دهانشان پر است از دروغ و ما هنوز در حصار هاي تبليغاتي اسير هستيم ...
اما يك اشتباهي هم كه دوستم - احتمالا از روي سهو - مرتكب شده بود اين بود كه در پايان صحبتش نوشته بود « يا صلح يا نيچه» و احتمالا از نيچه م�هومي مانند جنگ را در ذهن داشته كه من �كر مي كنم اين هم از بزرگترين دروغهاي تاريخ است كه بما گ�ته اند نيچه نه معادل جنگ است و نه آنطور كه تبليغ مي شود �اشيست و بنيانگذار آن است . اگر مجالي بود در اين مورد صحبت خواهم كرد. اما همينقدر بگويم آنچه �اشيستها در مورد او مي گويند بخاطر تبليغاتي است كه خواهرش در مورد او كرد و نيچه با آن رابطه اي ندارد.

قسمت بعدي حكايت شير شاه را هم بزودي آماده خواهم كرد.
----------------------------------------
1 -اما مگر سياستمداران ما توجهي هم كردند؟ بعد كه ديدند سياست خارجي حكم ميكند كه با ديگر كشور ها تنش ردايي كنيم عراق شد كشور دوست و همسايه ...